انگشت داستان دار مستر فتلیان
سلااام شبتون بخیر
اقا من چون سابقه شکستگی داشتم و داستان شده بود پس خواستم حتما همون جراح ببینه دستمو ، رفتم سوابقو نگاه کرد گفت کلا ادم دعوا هستیاا انگشت میشکنی میای اینجا😂 ( البته خداروشکر بعد از معاینات بیشتر گفت نشکسته و همون اتل رو باس ببندم ).
فرستادم برا گرفتن عکس جدید کلینیکو نمیافتم ادرس گرفتم گفتن وااای چقد همه ادرس فلان جارو میگیرن رفتم تو کلینیک گفتن واااای امشب چقدر این دکتره میفرسته اینجا برا عکس 😂 ، رفتم داخل برا گرفتن عکس دختره حواسش نبود انچنان ناخونشو به دستم فرو کرد بعد اومدم بیرون اون همکارش میگه شنیدم داخل کتکت زده راسته 😂🤦
ظهرشم که یه مسیر بین شهریو باید میرفتم راننده یه خانم بود چندین بار باهاش اومدم بعد کلا تو راه میزنه زیر اواز و ترکی می خونه برات ، نه صداشو کار دارم نه اهنگاش فک کن تی ام بکس پلی کرده بود یا مثلا یکی دیگش خلسه بود و از این دست بعد خودش روش ترکی می خوند 😐😐😐😐
همش حس میکنم می خواستم یچی دیگه براتون بنویسم که یادم نمیاد هاااااااااا یادم اومد اون خواب دیشبم بود اونو یه پست دیگه مینویسم براتون
شبتون بخیر زیباها
- ۰۱/۱۱/۰۳
دکتره رو پراستارا کراش زده ببین کی گفتم 😂