فتل فتلیان

روز نوشت های یک بچه مثبت تنها

فتل فتلیان

روز نوشت های یک بچه مثبت تنها

شلم شومبا ۲۹

سه شنبه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۱، ۰۸:۲۸ ب.ظ

سامولیک 

خب اینقد که ننوشتم شاید شلم شومبا یادتون رفته باشه پس شلم شومبا چیست !؟ این واژه از ذهن خلاق جناب فتلیات به بیرون جهیده و مربوط به متن ها و ریز خاطره هایی است در هم برهم که متشکل از انواع ژانر ادبی است 😐😂

 نکته مهم : به دنبال شلم شومباهای قبلی نگردین زیرا برای آنکه مطالبی از صفحات این وب به حذف شدن گرویدن و شاید بخشی از شلم شومباها در دسترس نباشد.

۱- اون روز رفته بودم برا خرید و اخر کاری رفتم داروخونه تا قطره چشمی و شامپو بگیرم بعد با یه سیس وای من چقده خفن تشریف دارم عینک زدمو به سمت موتورم روانه شدم و سوار شدم و یه قدم موتورو هل دادم هندل اولو که زدم دیدم عه موتور من اون رو به روست!!!! دستمو گرفتم جولو صورتم🙈 به سرعت سوار موتورم شدمو فرار😂🙈

۲- یک مشت خل و چل در جایی به سر میبردیم( محل کار ) ساعت از ۱گذشته بود دو نفر از بچه ها خوابیده بودن اما سه نفر از جمله بنده بیدار بودیم پس زدیم زیر آواز با هرچی که میشد ریتم گرفتیم و با زدن اجسامی چون چنگال به در یکیشونو بیدار کردیم که پاشد بهمون پیوست ( یه دستش ضرب دیده بود و تو گچ بود) خب ما همچنان کرم داشتیم پس به سمتی روانه شدیم تا بلندگو دستی برداریم شخص اخر رو بیدارش کنیم اما باطری نیافتیم پس به سراغ پلن بی رفتیم😈 تصمیم گرفتیم هیئت متوسلین به گوجه بادمجون راه بندازیم یکی از بچه ها نوحه خون شد ( یه شعر نوحه طور با اسم بچه ها و محل زندگیشون ) یکی دوتا در قابلمه اورد سنج زد اونکه دستش شکسته بود گفتیم بعد از باز کردن در اتاق تو در طبل میزنی جناب فتلیان هم رفت یه میز ترالی اورد با دوتا قاشق و روش طبل میزد 😂😎یه مراسم ۳۰ دیقه ای داشتیم ولی من تا دوروز انگشتام درد بود واسه طبل قاشقیم 🥺😂

شایان ذکر است رو دست خوردیم بیدار منتظرمون نشسته بود😒

۳- امروز مجدد سرکار بودم یکی از بچه ها گفت میشه من بیام تو اتاق تو به کارام برسم منم چون ساکت بود و مزاحم کارم نمیشد گفتم اوکی من وسط کارام پاشدم رفتم بیرون (نپرسید کجا که نمیگم 😂) همین بین یه دوری هم زدم وقتی برگشتم اول یه سکوت چند ثانیه ای برقرار شد بعد پوکیدیم جفتمونم خجالت 😂 زنگ زده بود با تلفن صحبت میکرد رو اسپیکرم بود و دیگه هیچی نمیگم فقط حضور من خیلی خیلی بدموقع بود😂

پ ن : شغل اینجانب از محرمانه ترین اطلاعات وی بوده و به دلیل به خطر افتادن امنیت فتل از افشا آن معذوریم

پ ن : من آدم بدقولی محسوب میشم حتی توی قول دادن به خودم اما سعی و هدف در تغیر است اگه بخوام بدقولیمو توجیح کنم باید بگم شرایط و اتفاقا عکس نظر و خواسته من میشه یا نمیدونم اصن! 

بعدا نوشت : دیگه بدقولم نیستما که بگید وااای ولی یجاها که باید نبودم بدقول بودم و گند زدمو بدقولیم به خوش قولیام چربید 

نظرات  (۲)

واقعا شلم شوربا بود😂

پاسخ:
😂😂
 تازه هنوز جا برا شلم شومبا تر شدن داره 😂

یادش بخیر یه زمانی شلم شومباهات در مورد دانشگاه و اکیپتون بود. من پشت کنکوری بودم و بعد خوندنشون میگفتم یعنی منم اینا رو تجربه میکنم؟

بعدشم که شانس من دانشگاها مجازی شد🤣

ولی دو هفته اس دارم یکم تجربه میکنم.

بازم بنویس، قلمت و صمیمیت نوشته هاتو دوست دارم.

پاسخ:
اره یادش بخیر ، اکیپه پوکید و به فنا رفت
این شانس مایه 😂😂 
عه خوبه که امیدوارم دوستایی پیدا کنی و اکیپی تشکیل بدین از ما بهترو همیشه پا برجا 
حتما مرسی مرسی 🌹 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">