فتل فتلیان

روز نوشت های یک بچه مثبت تنها

فتل فتلیان

روز نوشت های یک بچه مثبت تنها

اخر این چکونه خوابیست ۳

پنجشنبه, ۲۰ بهمن ۱۴۰۱، ۱۰:۲۸ ب.ظ

سالام و درود بر شما عزیزانم چوطورین 😁

خبر دست اول اینکه بالاخره آتل باز شد و من موندم با یه انگشت خشک شده که دارم تمرین میدم خمش کنم و به درده 🥺

اینبار باید هم از خوابم بگم هم از بیداریم که عجیبست ، 

خوابی که دیدم خواب داش کوچیکم بود میدونید توی خوابم واقعا یجوری بود ولی فک میکنم مفهومشو فهمیدم و این خوبه حداقل هرچند که باز فکری برای من شد 

بریم سر داستان بیداریم ، خب این چند وقت که انگشتم اتل بود شبا از انگشتم در میومد و من از خواب بیدار میشدم دوباره درستش میکردم وای اخرین شبیو که با اتل سر کردم فرق داشت ، در خانه مجردی خود به بستر رفته بودم و صبح زودم باید میرفتم دانشگاه ، نصف شبی یهو ناخوداگاه چشمام باز شد هوشیار شدم سرم رو بالشت بود و دستامم به سمت بالا روی بالشت بود (اصن اینجوری نمی خوابیدم من 🤔😂) چشم به سقف بود و انگار یکی اتلو از رو انگشتم برداشت نه اینکه خودش بیفته انگار یکی برداشتش واقعا و کل اینایی که میگم همش توی چندثانیه بود و بعدش فورا به خواب رفتم .

نظرات  (۱)

شایدم جن داره خونه‌تون:))))))))))۹

پاسخ:
فک کنم 😬😬
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">